خدایا ,اگر نگاه تو همراه آسمان نباشداگردست توپشت وپناه عاشقان نباشد جهان هرگز از تاریکی بیرون نمی آید اگر نسیم از نفسهای معطرتو بو یی نبرده باشد, اگر دریا از رودمحبت توآبی نخورده باشد زمین از یک توپ پلاستیکی کمتر خواهد بود
خدایا, کاروان های بسیاری از کنارم گذشته اندکاروانهایی که بارشان باران بود و نی لبک لبهایی که برنگ نامهای تو بودند وبه من گفتند تو در زیارتنامه ها می درخشی.
خدایا, من عشق را با تو شنا خته ام, معنای شقایق را باتو فهمیده ام وبادستهای تو روی پوست اقیانوس هانقاشی کشیده ام من از ساعتهای دیواری نام فردا را پرسیده ام وبرای دیدن تولحظه شماری کرده ام.
خدایا, کاشی کاری های اصفهان ونگاره های نقش جهان موجهای کارون, قله های هیمالایا, اهرام مصر, دیوار طویل چین وصحرای عربستان هر شب خواب تو را می بینند.
خدایا, چگونه می توانم به تو نزدیکتر شوم ؟با کدام پیراهن می توانم عکسی درکنارتو بگیرم؟با کدام الفبا می توانم برایت نامه بنویسم؟ با کدام حنجره می توانم باتو حرف بزنم ؟با کدام کفش می توانم گامهای بلند تری به سوی خانه تو بردارم ؟مرا غرق شیرینی کشف وشهود کن مرا از عصر سنگها بیرون بیاور وبه عصر آبهای تازه ببر .مرا با زمزمه سبزه ها به گلستان خودت پیوند بزن.
خدایا, مرا به آلاچیق دوستانت رهنمون باش واز پشت لحظه ها به سلامت عبور بده, توفیق تجلی در طور صداقت را نصیبم کن ومرااز خسوف غفلت بیرون بیاور. شام غریبانه ابی عبدالله الحسین تسلیت باد